Saturday, November 26, 2011

میگردم اعصاب خوردیمو سر اولین آدمی که گیرم بیاد خالی کنم.
حوصله من زیر درخت آلبالو کس شده
مثلن بقیه شب ها چه غلطی میکنیم که اسمس دادی برف اومده جمع شیم دور هم
والا از وقتی یادمه ما تو آفتاب. بارون. سیل. زلزله. آتیش سوزی.طوفان. سونامی. تو کسکش ور دل من بودی
عن آویزون

Monday, November 14, 2011

تلخ ماندم ، تلخ
مثل زهری که چکیده از شب ظلمانی شهر
مثل اندوه تو
مثل گل سرخ
که به دست طوفان
پرپر شد
تلخ ماندم ، تلخ
مثل عصری غمگین
که تو را بر حاشیه اش پیدا کردم
و زمین را
توپ گردان
پرت کردم به دل ظلمت
تلخ ماندم ، تلخ
دیوار از پنجره سر بیرون کرد
از دهانش
بوی خون می آمد

Tuesday, November 08, 2011

ولی چه فایده؟
تنها فایدش اینه زندگیم داره به گا میره.
و تموم.

Monday, November 07, 2011

میدونی من بیشتر از اینکه به تو مدیون باشم به اسکایپ مدیونم. مدیونم چون وقتی ازش برای تو استفاده میکنم تموم زندگیمون میاد جلو چشمم.
از بچگیمون. بچگی بچگی هم نیا ولی خب.
زدیم گاییدیم همو
قهر کردیم عین ان با هم
تو کون هم بودن هامون
زیر آب هم زدنهامون
لایی کشیدن هامون.
یا همین الان که محل انم به هم نمیزاریم
من مدیونم بهت به دوست داشتنت.