Wednesday, October 31, 2012

دست خودم نيس واقن، تو موقيت احساسي ميشم اجور

Saturday, October 27, 2012

صب از پاشدم دانيال اومده بود پيشم، بي دليل باهام قهر كرده بود. هر چيزي بهش ميگفتم محل نميزاشت.
بعد دو ساعت اومد گفت با من قهري گفتم نه چطور گفت من دوست دارما.
رسمن پشمام ريخت من واقن فكر نميكردم ادمي تو دنيا باشه من بدون اون بميرم

Monday, October 22, 2012

من خابم بهم میریزه میشم یه دیوونه صد در صد. من آدم شب پارتی کن صب بیا سر کار نیسم باشم آدم هر شب همین شکلی بودن نیسم

Sunday, October 21, 2012

همیشه همینطور بوده ها. به جز یکی دو بار که بازم اونطوری کع باید نشد من تصمیم میگیرم برای روابطم روز دوم سوم بیخیال میشم به کل.

Friday, October 12, 2012

هنوز يادمه چون يادم نميره

Friday, October 05, 2012

همونی که بلدی هستم. حالا تو فکر کن الکیم.

Thursday, October 04, 2012

نمیدونم تهران چی داره. واقن نمیدونم, تقریبن تو ده تا شهر مختلف دنیا به مدت کم و زیاد زندگی کردم. هیچ جا دقیقن هیچ جا این تهران لجن نمیشه.