از خواب بلند شد دنبال کیف پولش گشت یه دو تومنی گذاشت بغل تلویزیون گفت این صدقه اس گرفت دوباره خوابید.
Wednesday, September 22, 2010
پوری؟ سودی بود؟ -سودی کیه؟ سودبخش -خب؟ دیشب دم مطبش سه تا تیر زدن تو قلبش. -یعنی دوباره بار بندیل جمع کنم فراریشم؟
Tuesday, September 21, 2010
تمام تنم تاول زده گلوم گرفته به طرز عجیبی، چشام شده اندازه سیب قرمز سال تحویل به همون رنگ. افتر سان میمالم به خودم فکر میکنم به خدا باید یه دو واحد افغانی پاس میکردم
Monday, September 20, 2010
از من واقعن انتظار چی دارید؟ چتونه؟ میخواید من بخورید؟
Saturday, September 11, 2010
هیچ وقت تو مستی گه زیادی نخورید، مثلن قرارداد ننویسید هرکی اولین زن گرفت باید زنش با همه بخوابه به روتون میارن ضایعس.
.زنش میگفت یه شب بیا اینجا به خدا من ایدز ندارم
.زنش میگفت یه شب بیا اینجا به خدا من ایدز ندارم
Saturday, September 04, 2010
وقتی نیسی خوب نیسی کنار میام با داستان نبودت وقتی هم هسی دارم فکر میکنم چطوری با داستان نبودت کنار بیام تخمیترین وقتش همون چند ساعتیه که هی میگم چند ساعت پیش بودی ولی الان نیسی