Wednesday, May 30, 2012

دقیقن میدونم چار صبا دیگه وقتی این دو تا مردن من از عذاب وجدان خودکشی میکنم. بس که آدم انی بودم براشون.

Friday, May 18, 2012

اخرین باری که باهم بودیم از تیم راه افتادیم بهداد با ماشین من اومد من تو با شاپور رفتیم دم خونتون شاپور گذاشتی راه افتادیم سمت پمپ بنزین. یادم نمیاد دیگه چی شد. نعشه بودیم لابد. فقط یادمه دمه سپهر وایسادیم رفتی خیلی گردو خریدی. تقریبن هرچی گردو داشت یارو. فرداشم که رفتی. رامین بچه. آر وی. ردبول این روزا خیلی یادت میکنم.

Tuesday, May 15, 2012

یه باکس کیت کت گذاشتم جلوم با جمله مادرخرابی تمومش نکنی از جات پاشی میشینم پاش.
قدیمتر که بود برام مهم بود خیلی از چیزا برام مهم بود. اینکه مثلن باید حتمن شب تولد دوستای صمیمیم یه گهی خاصی بخورم. اگه همه عالم دنیا هم از دستم ناراحت بودن به تخمم مهم اینه که با آدمایی که زندگی میکنم از من راضی باشن یا حتی ناراحت نباشن. بیشتر به حال مردم زندگی میکردم تا خودم. ولی الان چیزی نگم بهتره.

Saturday, May 12, 2012

یه جایی هس وسط بالا پشت بوم سولوقون جای منه چند روزی. آفتاب, سایه درخت گردو, آب میوه ای چیزی. چی میخاد ادم مگه از زندگی؟ حالا شما کون برهنه وسط حیاط ملق بزنید تو استخر کون لقتون من اینجا راحتم.

Thursday, May 10, 2012

برای شما هندونه اس. برای شما یه نوع میوه اس برای ما همه کسه, تخم چشمه. ناموسه. برای ما یعنی میشینیم تا وقتی به کل تموم شه حرف میزنیم بعد من میرم تو اتاقم اون تو اتاقش دوباره قهر میکنیم حرف نمیزنیم.

Wednesday, May 09, 2012

تو با اسب سفید مهربونی اومدی؟؟؟؟

Friday, May 04, 2012

اصولن آدمی نیستم بشه سوپرایزم کرد. تخصص دارم در ریدن به این برنامه ها سعی نکنید. هم من ناراحت میشم هم خودتون باور کنید.