پای بدبختش تو تصادف از بالای زانو قطع شده بعد برای اینکه محبت کنه به یارو بدبخته برداشته یه پلیر پر از موزیک کرده برده بیمارستان داده به یارو بعد موزیک اولی که یارو پلی کرده گفته میخام برم پا ندارم
Saturday, February 26, 2011
یه ساعت هایی هست ما بین ظهر تا عصر هرزگاهی دلم میخاد توش بمیرم.
Friday, February 25, 2011
تبخال چی میگه نصفه شب؟
آگهی دادن برای جذب یه نظافتچی یه آقایی اومده بود اینقدر متشخص بود یه آن میخاستم بهش بگم برادر شما بشین جا من. من خودم یه جاروئه میزنم هر شب قبل رفتن
Thursday, February 24, 2011
تو میدون ونک موتوریه ازش پرسید داداش من چطوری باید برم برزیل؟ گفت با هواپیما.
Wednesday, February 23, 2011
وقتی میگی بهت زنگ میزنم باید بزنی من اگه بتونم اینو بهت یاد بدم دیگه به فضیلت رسیدم کاریم تو دنیا ندارم
Friday, February 18, 2011
مطمئنم که سالاد شیرازی برای شیراز نیس اساسن خورد کردن ریزریز کردن خیار پیاز گوجه اصلن جنگه با آرمان های گشادی شیرازی ها.
یه دفتر چل برگ دو خط پیدا کردم برای حداقل 5 سال پیش به صورت خیلی مرتب نوشته شده علی خفه شو علی خفه شو همینطوری هم ادامه داده چل صفحه رو صفحه آخرم نوشته شده به پایان رسید این دفتر علی هنو داره زر میزنه
Monday, February 14, 2011
وایرلسای مفت خ انقلاب هنو داره کار میکنه
Thursday, February 10, 2011
در یخچال باز کردم توش یه پستونک بود یه آب معدنی میخاستم بشینم جلوش های های گریه کنم.