Tuesday, July 31, 2012
Monday, July 30, 2012
Saturday, July 28, 2012
Friday, July 27, 2012
من اگه حرف بابام گوش میکردم از بچگی
الان کچل بودم سیبیل داشتم
مطمئنن اندازه بابام پول داشتم.
زن بچه داشتم
داشتم فکر میکردم برای بچه ام اقامت خارج از کشور بگیرم
وجود گوشت مرغ تو خونه ام از همه چی واجب تر بود.
خرج مطمئنن یه مشت یلل طلل میدادم.
شبا هم از کارخونه که داشتم میومدم خونه تو اتوبان وای میسادم 12 تا هندونه میخریدم دست خالی برنگردم.
Saturday, July 21, 2012
دیشب داشتم با مهسا در مورد اتفاق بد زندگی صحبت میکردم حرفمون که تموم شد یادم افتاد که اولین بار که افتادم فکر کنم هشت سالم بود شایدم کمتر از بالا درخت پریدم تو استخر خالی خونه پدری. بی هوش شده بودم 10 دقیقه شاید یادم نمیاد فقط یادمه ترقوه یا همچین چیزیم شکست هنوزم سرما میخوره بهش پلاتیناش درد میگره. بعد اون دیگه خوردن زمین شکستگی این حرفا یه چیز عادی شد برام تا همین 1 سال پیش که با کله رفتم تو کوه قشنگ خیلی شیک و مجلسی 6 ساعت بی هوشی 12 ساعت فراموشی بعد اون مقداری ترسیدم نه از اینکه بیفتم دست پام بشکنه این حرفا. ترس از فراموشی کامل. بعد دردیه. اینکه بیدار میشی مثلن یادت رفته علی کیه خونت کجاس و فیلان
Friday, July 20, 2012
Friday, July 13, 2012
باید دقت میکردی به حرف زدنت.
منظورم اون روزیه که با علی وایساده یودیم دمه قله. هوا سرد کیری هم بود, نعشه بودی؟ مست بودی؟ نمیدونم چت بود.
منم خوب نبودم یادمه
گفتی تا آخر دنیا بمونیم؟ علی نگام کرد گفت کسخله؟
خندیدم یادمه خندیدم. آدمایی که کم میخندن خنده هاشونو یادشون میمونه آخه.
گفتم من همین گهیم که هستم نه سعی میکنم برم نه سعی میکنم بمونم.
علی گفت من هستم تا آخرش ولی آدمایی که شرط میزارن رو حرفاشون راحت میزنن زیرش.
راه افتادیم. تند. خیلی تند بهترین رکوردمون بود, فیلمش دیشب با علی میدیدم. 12 دقیقه برای کل پیست. خوب بود.
دنیا دقیقن 5 ماه 12 روز 7 ساعت بعدش تموم شد.
گفته بودی تا آخر دنیا بمونیم همینطور. ما دو تا همینطور موندیم تو رفتی پس دنیا تموم شد دیگه چون یادمون نرفته میگفتی من زیر حرفم نمیزنم.
ولی من میزنم. زیر حرف، قول، قرار داد، منطق، شعور
هر چی که تو بگی
دنیا من خیلی وقته جا برا کسی نداره جا برای خودمم نداره.
Saturday, July 07, 2012
دوس داشتن تو برام شده مث وسایل الکی هایی که دوسشون دارم. مث کسشرای به درد نخوری که حاضر نیستم بندازمشون برن. ور دلم موندن هی میبینمشون حرص خوردنم بیشتر میشه. من مطمئنم که اگه صد بار دیگه هم بمیرم زنده شم بازم ترجیح میدم با تو نباشم ولی دوست داشته باشم. مث همون موقعی که تصمیم گرفتم که دیگه باهات نباشم ولی دوست داشته باشم. اینطوری راحت ترم شاید. خلاصه خفن ترینی
Subscribe to:
Posts (Atom)