Tuesday, August 21, 2012

من از وقتی فمیدم که به کار هم نمیایم همون جایی که بودم موندم. نشستم فقط به هر چیزی که مقداری از تو توش بود چنگ زدم. اینکه میگن آدما میرن تموم میشه در اصل ماجرا یه کسشره نابه. آدما نه میرن نه تموم میشن. آدما اثرشون میمونه روت تا آخرش. داغ میشن برات قشنگ حالا اگه خودش کامل برداشته باشه برده باشه. زندگی نکردیم هیچ وخت آخه کسی نبود یادمون بده آخه. در مورد شلقم میتونی بشینی سه ساعت حرف بزنی در مورد رنگ جورابت نمیتونی تصمیم بگیری. همه این ها بر میگرده به اینکه من دیشب داشتم سوجگاردن گوش میدادم حالا سوجگاردن چیه هس نمیدونم یادمه بچه بودم متالیکا برام خدا بود سوجگاردن مثلن امام حسن

No comments: