صدای موزیک داشت اذیتم میکرد. بلند میشم میام تو اتاقم، با اینکه خونه خودمه ولی فضا برام غریبهاس، تاره یه جورایی. دراز میکشم رو تختم. در میزنی میای تو، نمیشناست. هیچ ایدهای ندارم کی هستی، میلولیم تو هم. لباسم در میارم لباست در میاری فضا عوض میشه به پنجره نگاه میکنم برف گرفته. تازه میفهمم دارم خواب میبینم با خیال راحت به کارم ادامه میدم و بعدش میگیرم میخوابم.
از خواب بیدار میشم میبینم بغلم خوابیدی.
Thursday, August 26, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
اوهوم
از خواب بیدار میشم میبینم بغلم خوابیدی!بغلم مردی
Post a Comment