Tuesday, December 31, 2013

به خدا خود کائنات هم بیاین زمین من باورم نمیشه که الان سریدار خونم داشت با گوگل مپ خرم آباد شهرشون میدید و های دل تنگی میکشید. به فاطمه زهرا الان به من بگن گوگل کن خرم آباد یه ربع باید فکر کنم. آیفون تو چه کردی با مردم؟

Monday, December 30, 2013

نمونه بارز يه ادم تعويض شدم. 
 از اون پوريايى كه چار سال پيش هيچ گونه گهى نميخورد، الان نشسته داره قارت قارت ويدكيك ميخوره قاه قاه ميخنده 

Sunday, December 29, 2013

فك كنم دومين بار بود باش حرف ميزدم، اصن هيچ شناختى نه ازش داشتم نه ميخام داشته باشم. 
هيچگونه احساس فاميل بودن هم بهم دست نداده بود. اينكه ميگن خون، خون ميكشه، كسشره. 
ميگه وسيله دارى ميگم بله چطور؟ ميگه بيا مارو ببين. ميگم چشم خدمت ميرسم شروع ميكنه به گفتن كه اره مهندس( شوهرش) كمر درد داره از وقتى برگشتن از امريكا مجبوره ببرتش دكتر، چميدونم خونه ان ساله قديميشون با مهندس چى چى شريك شدن دارن ميسازن. قرار شده حالا فيلان كنن بهمان. 
من ادم مشكوكيم، شكاك تخمى. چه دليلى داره بعد ٢٨ سال بياى با من حال احوال كنى؟ 
عمم بود پا تلفن. ريدم. 

Friday, December 27, 2013

پشمام سوخته از اين كار. 
هروئين اخه؟ بى پدر هروئين؟ 

Sunday, December 08, 2013

چرا نظر ميدى؟ 
پشمام ميريزه از وجودت تمام اون مدتى كه من داشتم نگات ميكردم لبات جمع كرده بودى داشتى عكس ميگرفتى، روز به روز بيشتر ثابت ميكنى هيچى نيستى 
امروز تولد مامانمه. :( 

Tuesday, October 15, 2013

من دلم براى مامانم تنگه. 

Wednesday, October 09, 2013

باز دوبى تنهايى و آرامش

Wednesday, September 25, 2013


تخمي تخمي شد ٤ ماه كه تو رو تخت من بغل من ميخابي
دست خودمون نيست

Wednesday, September 11, 2013

من اگه یه روز ادم موفقی بشم تو اولین صحبتم در مورد موفقیت میگم نه تنها پشت سرم آدمی نبوده که هلم بده هر کیم بوده دیوث تر از جلوییام بودن

Wednesday, August 14, 2013

یه آشنایی داریم ما که زیاد در ارتباط نیستیم اصن زیاد چرا اصن در ارتباط نیسیم از اونجایی که بدک نمینویسه این حرفا من هرزگاهی جلو چشم بیاد نوشته هاش میخونمشون این حرفا. دو سه بارم شاید با هم حرف زدیم در مورد نمیدونم چی چی. خلاصه این عزیز تازگیا نمیدونم مریضی چی چی گرفته که شبیه ام-اس میمونه اینا. این بیچاره هم با اون قلم عجیب غریب اعتیاد آورش مینویسه در موردش من هر بار میخونم دلم ریش میشه به گا میرم از این جبر تخمی زمونه. یعنی کلن من مریض جماعت میبینم میخام خودم بزنم متنفرم از مریضی درد این چیزا. دل کوچیکم در مورد این چیزا خیلی داغون این حرفا. کاش ننویسه. یا کاش من بتونم نخونمش.
به قران كه من رژيم نيستم. 
رژيم برا نعشع باز جماعت مث آب رو آتيشه
يادم بنداز يه دفعه در مورد تنفرم ازت بنويسم. از اينكه مگه ميشه من ثانيه به ثانيه ازت بدم بياد گلابى
به خودم اومدم دیدم دارم روزی یه هندونه میخورم.

Sunday, August 11, 2013

بكگراند موبايلم عكس خودت از صب احساس ميكنم موبايل من نيست اين موبايل

Tuesday, August 06, 2013

درخت که نیستم. خوشم نیاد از موقعیتم میرم یه ور دیگه

Thursday, July 25, 2013

تمام ديروز به فكر قديم گذشت 
شما به من زنگ ميزني، موبايل بنده رو ميگيري. 
حالا به هر دليلي من جواب نميدم، يا نميشنوم يا دستم بنده يا كار دارم يا هرچي. مطمين باش اون وسط مينويسه ميس كال ماشالله با وضيعت تخمي مخابرات ايران يه تكسم مياد كه شما يه تماس از دست رفته از فيلان داريد. 
حالا من يا زنگ ميزنم يا نميزنم. 
اينكه من تو ٥ دقيقه از شما ٤ تا ميسكال دارم باعث ميشه پشمام بسوزه كه واي مرده يكي. با استرس بگيرمت بگم چي شده؟ بگي هيچي خاستم حالت بپرسم 

Saturday, July 20, 2013

الان دور برعکس شده ورقه ها باخ میدن الان گرگا در میرن بره ها شاخ میشن

Friday, July 19, 2013

بزردانيال ديشب گفت پوريا بزرگترا اصلن خوب توضيح نميدن

Monday, July 15, 2013

يادم بنداز يه دفعه در مورد تنفرم ازت بنويسم. از اينكه مگه ميشه من ثانيه به ثانيه ازت بدم بياد گلابى

Saturday, July 13, 2013

يا همين فوت هاس محكم داخل انجير خشك

Sunday, July 07, 2013

بی تو من و پنجره های بسته
بی تو من و و زمزمه های خسته
بی تو من و و شب ناله های بارون
تنهایی و دل به خون نشسته
مرجان-

Thursday, July 04, 2013

دافت مياد كله ميده خودت فاز كل ميگيرى؟ 
يا من ببر به خونتون يا بيا به خونه ما

Tuesday, July 02, 2013

مردى كه عمرش بيى تو به سر شد
ديوونه بود ديوونه تر شد 
با اينكه عشقى از تو نميديد با سايه تو مرد سفر شد.
انگار نه انگار چشمات بستى،
انگار نه انگار قلبى شكستى،
انگار فقط من ديوونه بودم، خوش باشى هرجا با هر كه هستى. 
پشمام سوخت موبايلم زنگ خورد بد ديدم نوشته نيلو برداشتم ميبينم شهراد. ميگم شهراد نيلو رو از كجا ميشناسى؟ميگه موبايلم شارژ نداشت با موبايل دوسدخترم گرفتمت نيلو كيه؟ كسخل شدى؟ گفتم اره اره توهمه چه خبر؟ 

Friday, June 28, 2013

هنگ اور ٣ ديدم و چاكراهام گشاد شده

Thursday, June 27, 2013

گيرم پدر تو بود كفاش، با مادر خود مهربان 

Monday, June 24, 2013

ساعت پنج صب كله پزي نرفته بوديم كه اونم رفتيم

Saturday, June 22, 2013

خود شخص توپاك پشيمونه از اينكه گفت اونلي گاد كن جاج مي، حالا هي تتو كنيد رو خودتون
من ميگم حالم خوبه تو باور نكن

Wednesday, June 19, 2013

سال هايه غريبه يه كع من فقط با علي زندگي ميكنم ياد و خاطره بقيه دوستام

Sunday, June 16, 2013

همه سوپرهيروها ماسك دارن جز بابام- روز پدر مبارك-
من آدم بد غذاييم، خيلى بد دل اين حرفا. گوشت قرمز نميخورم گوشت مرغ فقط دو سه تا تيكه از فيله اش ميخورم، گوشت سفيد به جز ميگو فيله ماهى شايد. عمده غذاى من سبزيجات ميوه تشكيل ميده پاستا، برنج اين قبيل چيزا 
از اونجاييم كه كار اشكى من تايم نداره، خانواده هم كه قربونش برم ندارم، آشپزيم كه كون تنگم كجا بود. عمده وعده غذايى من شده ميوه سبزيجات خام. 
بعد رفقا دلشون ميسوزه تقريبن تو هفته پنج شيش بار براى من فيله مرغ ميارن 
خدا به سر شاهده امروز احساس كردم اين غذا رو بخورم پا ميشم قدقد ميكنم. 
يه وقتايى هم هست من ديگه نميتونم فيله مرغ تحمل كنم ميگم كسخارش دوباره ميشم همون پوريا نون خاليخور سابق. 
سلام 
تهران تركيد
خدافظ.

Saturday, June 15, 2013

از صبح با خودم هى گفتم

"گرگها خوب بدانند در اين ايل غريب/گر پدر مرد تفنگ پدرى هست هنوز/ گرچه مردان قبيله همگى كشته شدند/ تووي گهواره چوبى پسرى هست هنوز"

Friday, June 14, 2013

به على ميگم پاشو بيا باشگاه ميگه بيام چيكار سيكس پك درارم؟ ميخام چيكار من مازراتى دارم جاش
After 5 hours party like a animal with shahrad 
Keep in touch 

Wednesday, June 12, 2013

Monday, June 10, 2013

نشستم به ديدن عكسات هى ميبينم بيشتر حرص ميخورم، نيلو زنگ ميزنه اين مابين به بدترين حالت ممكن ميرينم سر تا پاش. كاملن بى دليل و مقصرم تويى ، تو باعث ميشى من اينطور بشم. بهترين راه همونيه كع خيلي وقته ميدونم. منه كسكش بايد تورو به طور كامل حذف كنم از زندگيم. اصلن و ابدا نبايد خبردار شم از تو به هر نحوى و دليلى. 

Friday, June 07, 2013

من يه بار ٤ سال پيش دادم هنوز جاش درد ميكنه،يادشم ميوفتم ميسوزه 

Tuesday, June 04, 2013

براى هومن نوشتم "برادر، رفيق، به نظرت فهيمتراز من. ننه بابا گشنه. منم درست مث خودت همونجا تو همون پارك، لب همون جدول جوب بزرگ شدم. فقط چنتا فرق بزرگ عمده با تو دارم. چنتاش ايناس، من تقريبن همه جايه دنيا رو ديدم. تو خيلى از جاها زندگى كردم، چارتا لاشخورتر از تورو ديدم باشون نشستم پاشودم. از شونزده سالگى خودم بودم تخمم الان به اينجا رسيدم كه لااقل ميدونم خودم باشم كافيم برا خودم. اونجايى كه شما ماچ ميكنىيه قبلن و الانش يه وجب پايينتر از ناف من بوده. لپ كلوم خونه قاضى گردو زياد داره ولى گردوهاش هم صاحب داره هم حساب. بهتره ديگه نبينيم همو. من الله توفيق" خودم عشق كردم از ايميل خودم

Monday, May 27, 2013

امروز فهميدم منم مث بقيه جماعتم، و حتى مقدارى نژادپرست و ظاهربينم. 
چرا؟ چون امروز داشتم ليست استخدامى شركت نگاه ميكردم چندتا رو انتخاب كردم بيان مصاحبه، حالا مثلن مهندس فيلانم نميخاستيما، كارگر ميخواستيم، نظافتچى جز. 
چندتا مرد چندتا پسر اومده بودن، تو اين فكر بودم كه واقن بيكارى هم داستانيها. تا مدير سالن بياد بين اينا يكى رو انتخاب كنه يه نگاه بشون كردم خيلى عوضى مانند رفتم پذيرش گفتم اين پسر كه كله اش تيغ زده قيافه نادخى داره. ردش كنين بره به 
كار ما نمياد.  
اومدم دفتر يه آن به خودم اومدم ديدم چه حيوون مانند دارم جاج ميكنم، اصن تو چه شناختى دارى از مردم كه اينطور ميگى در موردشون؟ 
اصن خودت خيلى توجيه ظاهرى دارى؟ تا حالا كله ات تيغ نزدى ؟ تا حالابه ظاهر ديگران يه گولاخ نادخ نبودى؟ هميشع لباس اتو كرده تنت بوده؟ نشده حوصله دوش گرفتن نداشته باشى همينطورى بياي سر كار؟ اگه به گير باشه كه حراست آكادمى نبايد حتى من از در آكادمى راه ميداد تو. 
با اين وضيعت نئشگى دائميت با اين طرز لباس پوشيدنت، با اين طرز حرف زدنت با اين شعور نداشتت اگه يه نفر نبايد تو ايم مجموعه باشه منم نه اون كارگر بدبخت كچل. 
فاشيست كسكش

Friday, May 24, 2013

خانوم انتظاري مارو گاييده، خانوم انتظاري را به را اسمس ميده صدا نكنيد، پا نكوبيد، راه نريد، نگوزيد. خانوم انتظاري فكر ميكنه من شبا با علي تو خونه گرگم به هوا بازي ميكنم . خانوم انتظاري پشت در خونه ما زندگي ميكنه. خانوم انتظاري حتي زماني كه من ايران نبودم اسمس ميداد صدا نكنيد، حتي من دو بار علي رو فرستادم سفت بكنتش شايد بكشه بيرون از ما ولي نچ پير بيوه طبقه پاييني مارو گاييده و گاييده

Tuesday, May 21, 2013

براي ثبت در تاريخ علي براي اولين بار بعد ١٢ سال ساعت ٧ صبح پاشده دوش گرفته ساعت ٨ از خونه رفته بيرون اونم به مناسبت حضور در شهرداري 

Friday, May 17, 2013

من تو خونه بابام بزرگ شدم، يه خونه اي كه اون موقع كه من بچه بودم قديمي بود. خونه هه هنوزم هست هنوزم قديميه.
تو يك ماه گذشته من هر وقت خوابيدم و خواب ديدم خواب اون خونه رو ديدم. به گا نرم؟ 

Thursday, May 16, 2013

اصن مگه هست آدم اينقدر بي برنامه؟ 

Tuesday, May 14, 2013

براي كاري كه ميدونمممكنه با ايميل انجام شه بليط گرفتم برم آلمان دنبال بهونه ميگردم اينجا نباشم بعد يه هفته نيستم دنبال بهونه ميگردم برگردم. من عملن نسخ تهران ميشم

Saturday, May 11, 2013

بازم خیابونو منو شبو دو تا دست توی جیب

Friday, May 10, 2013

تكس ميده دلش تنگ شده
زير چشام گود با ته ريش . درمونش جوينت يا يه ادويل؟

Tuesday, May 07, 2013

چرا زمين خونه ادماس ولي فقرا اسبابن؟

Friday, May 03, 2013

تو اول شكم قد دبه تو درست كن كسكش بد فكر افتاب گرفتن باش حالا فرضن برنزه هم شدي، تهش ميشي يه خرس افتاب خورده
شلوارك خريدم پلنگي.

Wednesday, May 01, 2013

I hate it when girls act dumb because they think it's cute.
مامان كه پيرتر ميشع من بيشتر به گا ميرم

Tuesday, April 30, 2013

Sunday, April 28, 2013

پاشم بيام تهران ديگه،؟
پاشم بيام تهران ديگه،؟

Saturday, April 27, 2013

كن پر گوز
دوره زمونه عوض شده. تا قبل دعوا ميكرديم بيخيال هم ميشديم الان پيگير تريم

Tuesday, April 23, 2013

خيابون برف زرد خاكستري . زير رويه شهر مردم مردم زير زمين. بشنوين، ولي بش نگين كه شهر داغونه هركي مايش بيشتر شهردار اونه.

Monday, April 22, 2013

سه سال پيش نوشتي برام
"من
تو
مراد
عماد"
ارديبهشت ماهت بود نه؟

Sunday, April 21, 2013

اقا همه جا دنيا كسخل غيرتي داره يارو وسط خيابون خفت كرده مارو با چارتا از رفيقاش كه برا چي دوسدختر مارو نگاه ميكني
برادر من ادم ميرينه به انشم نگاه ميكنه اين كه دعوا نداره

Friday, April 19, 2013

اون بود كه راجبه دماقش نوشته بودم، بعلاوه شوهر دختر دختر خاله مامانم اقا داريوش بكنش

Thursday, April 18, 2013

من دلخوشیم این بود که تو هر چی به سی سالگیت نزدیک میشی بیشتر فریک بدم تو هم هنوز باورت این باشه که من دو سال از اینی که هستم پیر نرم. فعلن که نیستم و نیستی. نمیخام باشم تولدت مبارک قدیمی

Tuesday, April 16, 2013

على بم زنگ زده ميگع سيستان بچولستان زلزله اومده.
سلام ميلان من عاشق تويم
سلام ميلان من عاشق تويم

Sunday, April 14, 2013

پاره ترين شلوار جينم با گشادترين تيشرت ادهارديم پوشيدم با ديدم خيلي چشام افغانيه يه عينك قد قابلمه زدم رفتم قرارداد نوشتم جاي بابام
من پسفردا براي بار سوم ساقدوش ميشم

Friday, April 12, 2013

بيخابي
بودى تو فكرم ديگه پرنگ نشو مرسى.بشو لطفن.
چميدونم اصلن ميرم لاين بزنم

Monday, April 08, 2013

هر وقت بیکارم یا دلم بیشتر از همیشه برات تنگ شده. پروفایلت باز میکنم فرندشیپمون نگاه میکنم میبینم 2008 با هم تو فیسبوک دوس شدیم تا 2009 با هم تیک میزدیم بعد با هم صمیمی شدیم خیلی صمیمی بعد با هم خابیدیم بعد به هم وابسته شدیم با هم مدتی زندگی کردیم تو خونه من و بعد تو گه رفتی سر زندگیت من گه تر نتونستم از این منجلابی که توشم دل بکنم جمع کنم این رابطه رو. ادامه دادیمش با بدبختیاش که بعد دیگه جفتی ولش کردیم. من هنوزم نمیتونم از این منجلابی که توشم که شما بش میگید زندگی بیام بیرون وگرنه برگردوندن موقت تو که کاری نداره سه سوته .
شهر امن امان. مامان عليرضا مرد. پشمام ريخته

Sunday, April 07, 2013

اعصاب ندارم واقن. اعصاب شهرلد از همه بيشتر

Saturday, April 06, 2013

لابلاي حرفام تويى
همخونه كسخل از رو زمين بردار خدا.
ديده يه مشت قرص ريختم بالا يه ليوان شير خوردم از ساعت ١٢ اومدم تو تختم ساعت ٣ شب اومده بالا سرم ميپرسه خابي؟
زدي خاب مارو گاييدي

Friday, April 05, 2013

I woke up in a new Bugatti
سوالم اينع شما دماغ عمل كردي شده تازه تو اين حجم يا نه از اين بزرگتر بوده ؟

Thursday, April 04, 2013

این که من از شنبه باید برگردم سر کارم خونه م زندگیم میگادتم

Tuesday, April 02, 2013

كل تنت طلا كني كونت هنوز مفرقه
بيشعور منم كه دارم وقتم براي تو حييوون هدر ميدم برو گمشو لالنگ همون عربا اسمس صببخير دوسدخترم بود متن بالا

Sunday, March 31, 2013

چرا عاشق اينجام؟ چون هر وقت بخام ميام لب آب ميدويم، چون غذايي كه دوس دارم ميخورم، چون هنديارو دوس دارم، چون بام كاري ندارن و من با كسي كار ندارم، چون پول كريير نميدم

Saturday, March 30, 2013

من هنوزم نظرم عوض نشده. به نظر من بهترین کشور دنیا دوبی هستش برای من. تنها مشکلش اینه دراگ توش کم پیدا میشه.

Monday, March 25, 2013

دیشب مث هر شب ننت اومد به خابم.

Sunday, March 24, 2013

امروز روز من نبود -هروز ميگم

Friday, March 22, 2013

از چارشنبه سوری تا الان 53 تا باتل ودکا باز شده. 12 تا آدم از چارشنبه سوری تا الان از خونه بیرون نرفتن و این روند میخاد تا 13 بدر پیش بره.

Wednesday, March 20, 2013

I always make it happen I don’t believe in wishing or wishes or shouldve’s or wouldve’s or coudlve’s or cant’s or wont’s so don’t, don’t come to me with that there. Epitome of irony I’m a gentleman bastard. -pitbull~diamonds-

Tuesday, March 19, 2013

ساعت ٤ ٥ صب از خواب بيدار شدم يه ادويل از بغل كشو تخت برداشتم خوردم. نيلوفر از خاب پاشد گفتم بخاب تو بوسش كردم خابيد، گرمكنم پوشيدم پاگي صدا كردم موبايل هدستم برداشتم، راه افتادم از كنار رودخونه شروع كردم دوييدن. با خودم فكر كردم چه خوبه علي سولوقون داره اصلن چه خوبه من علي دارم . همون لحضه يه اسمس خالي از علي برام اومد. - اسمس خالي يعني از ذهن من برو بيرون -

Sunday, March 17, 2013

تو يك سالي كه گذشت تنها برداشت ما ازش اين بود كه عينن رچي دراگ بود تست كردم. با همشون نعشع كردم نسخ كردم پاچه گرفتم. توهم زدم، سال جديد با ghb شروع ميكنم

Friday, March 15, 2013

فرق من تو بين مات براقه
چرا هركي به ما ميرسه جوونياش تو تيم ملي بوده؟ اينقدر تخميه تيم ملي؟

Tuesday, March 12, 2013

بهتر من برم تو خفه بشو نيستي
گريه نكن، صدات داره مخم ميگاد. خواهشن يا برو يا خفه خون بگير
قماربازي كه نگه به تخمم چي بگه؟

Monday, March 11, 2013

حتي يه نفر نيمد ازم بپرسه خوب مادر مرده مرگت چيه صب تا شوم با خودت درگيري كه من نگاش كنم بگم هيچيم نيس درست ميشم
عرضم به درزتون، گفتع بودم يع ادمي هست به عنوان دوس دختر من يه هفتس مياد ميره. بهم تكس داد پوريا تو دنبال دوستي كسشري كوتاه مدتي يا واقن تصميمت به عنوان دوس پسر جديه براي من؟ جواب دادم نيلو منظورت؟ جواب داد يعني ما رابطمون داره عمق پيدا ميكنه اين براي من خوب نيست. من دارم عادت ميكنم بهت. موبايلم دادم دست علي گفتم ببين اين كسخل چي داره ميگه؟ علي خونهيچي نگفت. گفتم چي بگم؟ گفت وقتش نشده به نظرت از اين وضيعتي كه برا خودت درست كردي بياي بيرون؟ - من وضيعتم دوس دارم پس جواب دادم نيلو عادت نكن من دنبال همون كسشرم-

Sunday, March 10, 2013

به لحظات ملكوت پريود اين ماهم نزديك ميشويم
من معذرت ميخام اگه خيلي شاد خندون نيستم. اگه اون چيزي توقع داشتي نبودم، من شرمندم كلهم به خاطر اين وضيعت

Friday, March 08, 2013

پنجشنبه شب رفتم شمشك پيست شب بعد اومدم آس.اس.په بعد اومدم دماوند بعد اومدم خونه بعد خونه مامان بعد بابا باز خونه خودم الان دارم ميرم ممدشهر كرج- جمعه ساعت ٨ شب -
شد يه هفته كه تو به عنوان دوسدختر من بقل من راه ميري ميخوري ميخابي و با هم وقت ميگذرونيم و من هنوز حتي اسمت يادم ميره موقع حرف زدن

Thursday, March 07, 2013

فردا بعد سه سال ميخام برم باغي كه هميشه اشكي توش پارتي ميكرديم جوونيامون. احساس خوبي دارم نسبتن

Tuesday, March 05, 2013

از همه بيشتر از علي ناراحتم، ولي واقن ديگه در توانم نيست از دست دادن يه ادم ديگرو اگه علي هم ول كنم برم خودم موندم خودم.
سوال من به عنوان يه موجود زنده اينه كه تو چي هستي اصن؟

Monday, March 04, 2013

دو سه روزه فقط به دلیل میام اینترنت. اونم اینه که کلن بیام تورو از هرجایی ممکنه پیدام کنی پاکت کنم. البت میدونم این کار هیچ فرقی تو رابطه(؟)ما نمیکنه, ولی همه اش به خودم میگم چرا این آدم اصلن باید بفهمه من دارم چیکار میکنم؟ با کی میرم با کی میام؟ - که باز میدونم تو اصلن پیگیر نیستی- ولی خب یه چیزی بم میگه باید این کارو بکنم. بعد هی میخام نمیتونم ولی قول میدم جمع کنم کس کونم کارات بکنم. بعدم با خیال راحت میام وسط فیسبوکم مینویسم کس ننت با خیال راحترم لایکش میکنم.

Saturday, March 02, 2013

٢ تا پخته بم بدين يه خام، ميرم همينجا تا با خودم مشكلم حل نشه نميام تو شهرتون

زندگي خوب تو لحظه هاي الان.
"بابا پاش رو به راه نيس مامانم همش يه جاش درد ميكنه" اينارو علي گفت بم پا تلفن.
هنوز وقتش نشده آشتي كنين با من؟

Thursday, February 28, 2013

من با هركي تو اين دو سال خابيدم همه تصورم اين بوده كه دارم با تو ميخابم، همه شونم از امتحانم مردود شدن
با اعصاب روان ادم ور ميري بعد كه مطمئن شدي گاييديم شده قفل ميكني رو جمله "از چيزي ناراحتي، چرا حرف نميزني؟ "
و اين اول بدبختيه منه.

Wednesday, February 27, 2013

كوني تو ميخاي جاي من بگيري؟ مجددن ميگم مجدد نكن
نميام، بيام با تو نميام
نميخام، بخام با تو نميخام
نميدم، بدم به تو نميدم
نميشه، بشه ام براي تو نميشه
اينترنت يك ساعت ١٨ يورو؟ سر گردنس يا فرانسه؟
دجاوو
بى حس شدن لب دهن هر شب هر روز از كوكايين نيست از يادآورى خاطراتته

Monday, February 25, 2013

من از فردا كلن ايگنور ميكنم بيشتر از قبل همه چيزو


چي مونده ازت جز فيسبوكت؟
چي مونده ازت جز ٤ تا فيلمي كه داريم از هم؟
چي مونده ازت جز خاطره؟

جرا همه سهم يادگاري من برداشتم تو همه فراموشيو؟

Friday, February 22, 2013

بقيه عمر من برا شما يه گوشه از خنده دانيال برا من، خب؟
با دانيال تو جهنمم خوش ميگذره، ديگه پاريس كه جاي خودش داره
تجربه گاييد من

Sunday, February 10, 2013

كسخل مسخلى تو؟
شيش ماه آزاگار خون مارو كردى تو شيشه، گوشت تن ما رو ريزوندى، كه من الم بلم فيلانم، شماره من پاك كردى، به قول خودت مارو از زندگيت پاك كردى.
الا يه كاره ايميل زدى عكساى اون وقتارو برام ميفرستى؟
بپيچ بابا عمو جون.

Friday, February 08, 2013

دكتر فيلاني همين الان تو مصاحبه بي بي سي گفت حكومت ايران به اصطلاح آچمزه. پشمام ريخت
فكر خيالم شده يه ديوار بزرگ برام زورمم نميرسه خرابش كنم براي همين شبا پاش ميشاشم
گا رفتم

Wednesday, February 06, 2013



ويزا گرفتن برن ايتاليا، گير گير كه بيا بريم. جاكشا تازگيا قيمت بليط گرفتين؟
امروز دقيقن جايي كه داشتي مانيتور ٢١ اينچي رو به سمت من پرت ميكردي و اگه جا خالي نداده بودم قطعن يه جام له ميشد به اين نتيجه رسيدم كه همون گه سابقي هيچ تغييري تو زندگي گهت ايجاد نمردي

Monday, February 04, 2013

روز تولدت نزديكه من نميدونم چطو بايد بهترين ادمي باشم كه بت تبريك ميگه

Saturday, February 02, 2013

تو اين زندگي من فقط عابرم
ساده نيستم، خنگم نيستم، احمق كه اصلن. من فقط حوصله ندارم همه چيز هندل كنم ميزارم ميرم

Friday, February 01, 2013

ساعت ٤ صبح و من رو كوك، چرا موبايلت عوض شده؟ ميخاستم التماست كنم

Sunday, January 27, 2013


ساعت ٩ صب از بي هوشي شب قبل داشتم بيدار شدم، الان كه ٤ ساعت گذشته هنوز هايم.
ساعت ١١ اومدم برم بانك جلو در بانك يادت افتادم بي دليل. لبخند زدم به خودم گفتم ايشاالله كه خوش باشه. تو بانك كارم انجام شد اومدم بيرون. رفتم كه سوار اسانسور شم برم سراغ ماشين برم اكادمي، تا راهرو پاساژه كه بانكه توش بود يكيو ديدم با باروني نارنجي، از بغلش رد شدم، مخم يه هو استوپ كرد وايسادم، برگشتم نگاش كردم تو بودي عين خودت با موهاي كوتاه و فيلان.
تو آن گفتم نعشع اي توهم زدي غير ممكنه. لعنت به ام دي ام اي، لعنت بهت كرك هد. چيكار كردي با مغزت؟
اسمس دادم توهم بود جواب دادي نه، نشستم تو ماشين اشك ريختم گورگور كه اونقدر دورشديم كه حتي من با يه نگاه نمي شناسمت؟ اونقدرغريبه كه بايد تو نعشگي يادت بيفتم هميشه؟
چي شد اصلن؟

Friday, January 18, 2013

هه هه كار من تو از پاك كردن شماره اين چيزا گذشته، من تو بايد بريم روانپزشك پول بديم اون تيكه رو پاك كنيم. اون تيكه بودن با همو،

Monday, January 14, 2013

موجوداتي شبيه من، توانايي اينو دارن براي از دست ندادن اطرافياشون مث سگ دروغ بگن